برای خدای خوبم
سلام زندگی ِ من !
منو ببخش که دیر به دیر سراغت می آم ، که گاهی وقتا کافر می شم .می دونم که تو به اندازه ی شعور هر کس ازش توقع داری ؛ پای ِ نادونیم بذار.
هر وقت از همه جا بریده باشم اولین کسی که به ذهنم خطور می کنه فقط خودتی .
امروزم از اون روزاس که فکر کردم جز تو هیچ مورفینی به اندازه ی وجود ِ خودت نمی تونه آرومم کنه .
آی خدای خوبم دلم گرفته ، کم نه ، تا دلت بخواد زیاد!
الانم از اون وقتاییه که نیاز دارم پشتت قایم شم و کسی نتونه پیدام کنه ، آروم آروم گریه کنم تو هم دلداریم بدی ، بگی که نترس من هستم کسی جرأت نداره ناراحتت کنه.
من از آدمات شاکی ام ، از این دنیا دلگیرم .
خدای خوبم فکر نمی کنی که داره بهم ظلم میشه ؟ که منو دست میندازن؟ که هر جور بخوان منو می رقصونن؟
به خداوندی ِ خودت خسته ام ، بیش از اون چیزی که فکرشو بکنی .
چرا همه فکر می کنن که من دارم ناشکری می کنم ؟ هیشکی نمی دونه تو دلم چه آشوبیه ! نمی دونن که من چه مرگمه. چرا همه فکر می کنن دارم خودمو لوس می کنم ؟
مگه من از این دنیا چی می خوام؟؟؟
تو منو خلق کردی بایدم کمکم کنی .
می خوام وجودتو بهم ثابت کنی ، می خوام درکت کنم ، حس کنم که هستی ، که یکی اون بالا منو می بینه ، صدامو می شنوه .
می خوام وجودتو احساس کنم .
دارم کم کم دیوونه می شم ، به نظرت دیوونه چه ریختیه ؟ شاخ داره ؟ نه دیوونه ها اول عاقل بودن ، از بس که فکر کردن به این روز افتادن ! پس کمکم کن نذار کارم به اونجا بکشه خواهش می کنم .
خودت گفتی مرا بخوانید شما را اجابت می کنم .
من منتظر ِ کمکت می مونم !!!
سلام وبلاگ خیلی قشنگی داری...انگار که حرف دل منو زدی..خیلی زیبا بود...موفق باشی..
سلام
ممنون ومرسی که به وبلاگم اومدی اگه خدا بخواد کامل ترش می کنم خوشحال میشم اگه دوباره به وبلاگم سر بزنی